12

کاپادوکیا کجاست؟ – کجارو

[ad_1]

کاپادوکیا شهری باستانی است که قدمت سکونت انسان در آن به دوره پارینه‌سنگی بازمی‌‌گردد. در سفر به کاپادوکیا می‌توانید از خانه‌هایی در دل غار، کلیساهای صخره‌ای و شهرهای زیرزمینی دیدن کنید.

نسخه اولیه این مقاله در تاریخ ۱۳۹۶/۱۰/۱۳ توسط نیلوفر دوشیری نگاشته و در تاریخ ۱۴۰۳/۰۲/۱۸ بازنویسی شده است.

کاپادوکیا، منطقه‌ای باستانی در شرق آناتولی مرکزی است که مرزهای آن در گذر تاریخ تغییر کرده‌اند. در این منطقه سنگ‌های آتشفشانی نرمی وجود دارد که در اثر فرسایش و دخالت انسان به برج‌ها، مخروط‌ها، تونل‌ها و غارهای مسکونی منحصربه‌فرد بدل شده‌اند. در سفر به کاپادوکیا می‌توانید به تماشای کلیساهای صخره‌ای و مجموعه‌ای از شهرها و تونل‌های زیرزمینی بروید که به دوران بیزانس تعلق دارند. 

یکی از جذاب‌ترین بخش‌های سفر به کاپادوکیا، سفر با بالون است که به شما فرصت می‌دهد تا بسیاری از جاذبه‌های تاریخی و طبیعی این شهر باستانی را از فراز آسمان تماشا کنید. با کجارو همراه باشید تا با جاهای دیدنی این شهر باستانی بیشتر آشنا شوید.

آنچه که باید درباره کاپادوکیا بدانید: 

کاپادوکیا کجاست؟

«کاپادوکیا» (Cappadocia) منطقه‌ای باستانی در شرق آناتولی مرکزی، در دشت‌های ناهموار کوه‌های توروس و در مرکز ترکیه کنونی است. این منطقه بخش‌هایی از استان‌های «نوشهیر» (Nevsehir)، «قیصریه» (Kayseri)، «قرشهر» (Kirsehir)، «آکسارای» (Aksaray)، «سیواس» (Sivas) و «نیغده» یا «نیکده» (Nigde) را پوشش می‌دهد. 

بالون سواری بر فراز دودکش های پری کاپادوکیا، منبع:descubrirestambul.comعکاس: نامشخص ؛

منبع: descubrirestambul.com، عکاس: نامشخص

به گفته «هرودوت» (Herodotus)، مردم کاپادوکیا پس از شورش ایونی‌ها (شورش مردم تمدن هلنیستی، در ۴۹۹ قبل از میلاد)، منطقه‌ای وسیع از کوه‌های توروس تا مجاورت دریای سیاه را اشغال کردند. بر این اساس، مرزهای کاپادوکیا از شمال توسط امپراتوری «پونتوس» (Pontus)، از شرق با رودخانه فرات (upper Euphrates)، از غرب با «لیکنیا» (Lycaonia) و «گالاتیا» (Galatia) و از جنوب با کوه‌های توروس محدود و از «کیلیکیا» (Cilicia) یا «چوکوروا» کنونی (cukurova) جدا می‌شد. 

فاصله کاپادوکیا تا استانبول

کاپادوکیا در فاصله تقریبی ۷۳۰ کیلومتری استانبول قرار دارد و طی این مسافت به‌صورت زمینی و بدون توقف حدود هشت ساعت زمان می‌برد. 

مسیر دسترسی به کاپادوکیا

سفر به کاپادوکیا با هواپیما

از ایران پرواز مستقیمی به کاپادوکیا وجود ندارد؛ اما شما می‌توانید به یکی از شهرهای بزرگ ترکیه همچون استانبول سفر کنید و با استفاده از پروازهای داخلی این کشور خود را به مقصد برسانید. فرودگاه نوشهیر، نزدیک‌ترین فرودگاه به کاپادوکیا است که در فاصله تقریبی ۴۰ کیلومتری (۴۰ دقیقه) این منطقه باستانی قرار دارد. از فرودگاه استانبول روزانه حداقل ۶ پرواز به این فرودگاه برنامه‌ریزی شده است؛ این پرواز حداقل یک ساعت و ۱۰ دقیقه زمان می‌برد. 

فرودگاه بین‌المللی «ارکیلت» (Erkilet Airport) در شهر قیصریه ترکیه نیز در فاصله تقریبی ۸۰ کیلومتری (یک ساعت و ۱۵ دقیقه) کاپادوکیا قرار گرفته است و هرروز حداقل ۱۳ پرواز مستقیم از فرودگاه استانبول به این مقصد وجود دارد که این پرواز حداقل یک ساعت و ۲۰ دقیقه زمان می‌برد. از فرودگاه‌ها می‌توانید با تاکسی‌ها و سرویس‌های فرودگاهی به‌سادگی خود را به کاپادوکیا برسانید. 

قطار استانبول به کاپادوکیا، منبع: bookmundi، عکاس: نامشخص

منبع: bookmundi، عکاس: نامشخص

سفر به کاپادوکیا با قطار 

یکی از شیوه‌های سفر به کاپادوکیا، از طریق قطار است. شما در مسیر تهران به استانبول با قطار حدود سه روز در سفر خواهید بود. روزانه از استانبول حداقل ۶ قطار سریع‌السیر به‌سمت آنکارا حرکت می‌کند که این سفر نیز حدود ۴٫۵ ساعت زمان می‌برد. از آنکارا نیز می‌توانید با اتوبوس و با سفری که ۳٫۵ ساعت به طول می‌انجامد، خود را به کاپادوکیا برسانید. 

سفر به کاپادوکیا با اتوبوس 

برای سفر به کاپادوکیا، اتوبوس نیز گزینه محبوبی است. شما از تهران تا استانبول سفری ۴۰ ساعته در پیش رو خواهید داشت. از استانبول باید به ایستگاه نوشهیر بروید، سفر به نوشهیر با اتوبوس نیز بین ۱۱ تا ۱۲ ساعت به طول می‌انجامد. از ترمینال نوشهیر تا کاپادوکیا را نیز می‌توانید با مینی‌بوس‌های محلی یا تاکسی طی کنید که زمان زیادی صرف نمی‌شود. 

سفر به کاپادوکیا با ماشین شخصی

در سفر به کاپادوکیا با ماشین شخصی شما باید خود را به یکی از مرزهای ایران و ترکیه (بازرگان، رازی، سرو) برسانید. مرز بازرگان با فعالیت ۲۴ ساعته مهم‌ترین مرز مشترک ایران و ترکیه است؛ از این مرز تا کاپادوکیا سفری با مسافت تقریبی ۱,۱۰۰ کیلومتر (حدود ۱۳ ساعت رانندگی) خواهید داشت.

اگر قصد دارید با ماشین شخصی ابتدا به استانبول و سپس به کاپادوکیا سفر کنید، لازم است بدانید که مسیری طولانی در انتظار شما است؛ از مرز بازرگان تا استانبول مسافتی حدود ۱,۵۵۰ کیلومتر (۱۹ ساعت رانندگی) و از استانبول تا کاپادوکیا مسیری حدود ۷۳۰ کیلومتر (هشت ساعت رانندگی) در پیش رو دارید.

تاریخچه کاپادوکیا

۶۰ میلیون سال پیش لایه‌های نرم گدازه‌های آتشفشانی روی هم قرار گرفت و با فرسایشی تدریجی زمینه طبیعی شکل‌گیری کاپادوکیا را فراهم آورد. صخره‌ها و بقایای آتشفشانی در طی میلیون‌ها سال در معرض باد و باران به فرم‌هایی عجیب و منحصربه‌فرد بدل شدند. ضرورت تاریخی انسان را مجبور کرد تا در این فرم‌های طبیعی مداخله کند و به‌تدریج با کنده‌کاری‌های بشر، سکونتگاه‌هایی باستانی در میان دره‌ها و صخره‌های کاپادوکیا شکل گرفتند.

قدمت سکونت انسان در کاپادوکیا به دوره پارینه‌سنگی بازمی‌گردد. این سرزمین‌ها روزگاری محل سکونت «هیتی‌ها» بودند؛ اما در طول تاریخ به یکی از مهم‌ترین مراکز مسیحیت بدل شدند و خانه‌های کنده‌کاری‌شده در میان صخره‌ها و غارهای کاپادوکیا، آن را به یکی از بهترین مخفیگاه‌های مسیحیان در زمان امپراتوری روم تبدیل کرد. 

خانه غارهای کاپادوکیا؛ منبع: vbttravelplus.comعکاس: نامشخص ؛

 منبع: vbttravelplus.com، عکاس: نامشخص

در قرن دوازدهم قبل از میلاد، با فروپاشی‌ امپراتوری‌ هیتی‌ها، دوره تاریکی در این منطقه آغاز شد. پادشاهان متاخر هیتی تا حمله ایرانیان قبل از قرن ششم با تاثیر از پادشاهی «فریگیه» (Phrygia) و «امپراتوری آشور» (Assyria) حکومت می‌کردند.

واژه کاپادوکیا که امروز برای معرفی این سرزمین به کار می‌رود، در زبان فارسی به‌معنای «سرزمین اسب‌های زیبا» است. در واقع اولین ظهور نام کاپادوکیا به قرن ششم قبل از میلاد و ورود ایران به این سرزمین بازمی‌گردد؛ در این دوران اشراف فئودالی کاپادوکیا زیر سلطه ساتراپی ایرانی قرار گرفتند و آیین زرتشتی در این سرزمین‌ها فراگیر شد. در دوره هخامنشی با گسترش مرزهای ایران و با هدف جلوگیری از شورش‌ها سیستم اداری تغییر کرد و دولت مرکزی، کشور را به ساتراپی‌ها یا به بخش‌هایی تقسیم کرد که مردم در آن به‌لحاظ فرهنگی مشابه بودند. اداره امور هرکدام از این بخش‌ها بر عهده ساتراپ‌ها (اشراف یا افراد مورد تایید دولت مرکزی) بود. آن‌ها خود در قلعه‌هایی مستحکم و در رفاه زندگی می‌کردند؛ اما دهقانان را در وضعیتی مطیع نگه می‌داشتند.

در سال ۳۳۲ قبل از میلاد مسیح، اسکندر مقدونی امپراتوری ایران را شکست داد و بخشی از نیروهای خود را به فرماندهی ژنرالی به نام «پردیکا» (Perdiccas) به کاپادوکیا فرستاد؛ اما در آنجا با مقاومت زیادی روبه‌رو شد و در پایان نیز آخرین ساتراپ منطقه، «آریارات» (Ariarathes) پادشاهی کاپادوکیا و سلسله «آریارادها» را تاسیس کرد و توانست مرزهای آن را تا دریای سیاه گسترش دهد. این پادشاهی تا زمان مرگ اسکندر در آرامش بود.

دولت کاپادوکیا در زمان پادشاهی آریاراتس چهارم با امپراتوری روم علیه «پرسئوس مقدونی» (Perseus of Macedon؛ پادشاه دولت سلوکیان، جایگزین اسکندر مقدونی) متحد بود؛ اما به‌واسطه برخی قدرت طلبی‌ها، این حمایت‌ها را از دست داد و در نهایت پادشاهی آریارادها در کاپادوکیا با حمله پادشاهی پونتوس یا امپراتوری پونت (دودمانی ایرانی‌تبار در شمال آناتولی) از میان رفت. 

اسب سواری در کاپادوکیا، منبع: dailycappadociatour، عکاس: نامشخص

منبع: dailycappadociatour، عکاس: نامشخص

در سال ۹۳ قبل از میلاد، کاپادوکیان با حمایت رومی‌ها، پادشاهی بومی به نام «آریوبرزانس» (Ariobarzanes) را انتخاب کردند؛ اما با وجود حمله نیروهای ارمنی، این حکومت دوام چندانی نداشت. کاپادوکیا تا سال ۱۷ پس از میلاد رابطه وفادارانه خود با دولت روم را حفظ کرد و بسیاری از شاهان این سرزمین توسط ژنرال‌های رومی منصوب یا از تخت و تاج کنار گذاشته می‌شدند؛ اما در سال ۱۷ پس از میلاد «امپراتور تیبریوس» (Tiberius) از سرداران قدرتمند رومی، کاپادوکیا را به استانی رومی تقلیل داد. 

در قرن سوم به‌دلیل فشارهای مضاعف به مسیحیان، بسیاری به کاپادوکیا مهاجرت کردند؛ چراکه فضایی امن برای دور ماندن از فشارها و گسترش مسیحیت بود. در قرن چهارم نیز که لئون سوم، امپراتوری روم، شمایل‌گرایی را ممنوع کرد، بسیاری از طرفداران این اندیشه به این سرزمین آمدند. در این دوره صومعه‌های کاپادوکیا به‌شکل قابل‌توجهی گسترش پیدا کردند. قرن ۱۱ و ۱۲ کاپادوکیه به دست ترکان سلجوقی افتاد و در دوره‌های بعدی نیز زیر سلطه امپراتوری عثمانی بود. آخرین مسیحیان ساکن در کاپادوکیا بعد از معاهده لوزان در سال‌های ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۶ میلادی، مهاجرت کردند؛ اما یادگارهای معماری زیبایی را در این سرزمین به‌جای گذاشتند. 

جاهای دیدنی کاپادوکیا 

پارک ملی گورمه (Goreme National Park)

فرسایش در طی قرن‌ها در دره گورمه ترکیه، چشم‌انداز طبیعی باورنکردنی شکل داده است؛ چشم‌اندازی الهام‌بخش که هزاران سال پیش انسان‌ها را به حک و تراشیدن سنگ‌ها ترغیب کرد تا اتاق‌ها و مجموعه‌ای اعجاب‌انگیز از غارها و تونل‌ها را در میان صخره‌های نرم به وجود آورند. 

پارک ملی گورمه یا موزه فضای باز گورمه (Goreme Open-Air Museum) در فلات مرکزی آناتولی واقع شده و منطقه‌ای بین شهرهای نوشهیر، اورگوپ و آوانوس است که سایت‌های باستانی «کارائین» (Karain)، «کارلیک» (Karlik)، «یشیل‌اوز» (Yesiloz)، «دره سوعانلی» (Soganli Valley) و شهرهای زیرزمینی همچون «کایماکلی» (Kaymakli) و «درینکویو» (Derinkuyu) را شامل می‌شود.

پارک ملی گورمه، منبع: timesofindia، عکاس: نامشخص

منبع عکس: timesofindia، عکاس: نامشخص

پارک ملی گورمه با وجود شهرهای زیرزمینی، دهکده‌های تروگلودیت و کلیساهای صخره‌ای یکی از بزرگ‌ترین مجتمع‌های غارنشین جهان محسوب می‌شود. کلیساهای «النظر» (El Nazar)، «توکالی» (Tokali)، «سنت باربارا» (St. Barbara)، «ساکلی» (Saklı)، «کارانلیک» (Karanlik) و «المالی» (Elmalı) از جمله کلیساهای واقع در این سایت باستانی هستند که همه به قرن‌های دهم، یازدهم و دوازدهم تعلق دارند. 

هزاران سال پیش فوران آتشفشان‌ها، دره گورمه را با خاکستری غلیظ پوشاند. این خاکستر به سنگ نرمی به نام «توف» (tuff) به ضخامت ده‌‌ها متر تبدیل شد و لایه دیگری از سنگ‌های آتشفشانی سخت به نام بازالت (basalt) روی آن قرار گرفت. در گذر زمان بر اثر باد و باران تنها عناصر سخت بر جای ماندند و منظره‌ای افسانه‌ای از مخروط‌ها، ستون‌ها و دودکش‌ها را شکل دادند که ارتفاع برخی از آن‌ها ۴۰ متر نیز می‌رسد.

موزه فضای باز گورمه، منبع: britannica.com، عکاس: نامشخص

منبع عکس: britannica.com، عکاس: نامشخص

گورمه هزاران سال قبل از میلاد مسیح ساکنانی داشته است؛ اما به‌تدریج با قرارگیری در مرز میان امپراتوری‌ها یونان، ایران و بعدها بیزانس در موقعیت سیاسی نامطمئنی قرار می‌گیرد. این موقعیت ساکنان این منطقه را به ساخت مکان‌هایی برای مخفی‌شدن ترغیب می‌کند و در نتیجه آن‌ها از طریق حفاری، غار‌ها، تونل‌ها و شهرهایی زیرزمینی ایجاد می‌کنند. در دوران مسیحیت نیز این تونل‌ها به پناهگاهی برای گریز از آزار و شکنجه رومیان بدل شدند. راهبان مسیحی نیز خانه‌ها و صومعه‌های بسیاری را در گورمه حفاری کردند. روی دیوار برخی از این صومعه‌ها نقاشی‌هایی از دوره بیزانس (ابتدای قرن هفتم) وجود دارد که تا به امروز نیز حفظ شده‌اند و قابل بازدید هستند.

در همان ورودی موزه فضای باز گورمه، توده‌ای سنگی ۶ یا هفت طبقه خواهید دید که به صومعه (Nunnery) شهرت دارد. این مجموعه دارای سالن غذاخوری، آشپزخانه و چند اتاق در طبقه اول و کلیسای مخروبه‌ای در طبقه دوم است. علاوه بر این، می‌توانید از طریق تونلی خود را به کلیسای طبقه سوم برسانید؛ کلیسایی که دارای پلانی صلیبی‌شکل، گنبدی با چهار ستون و سه محراب است.

کلیسای باکل (The Church of the Buckle)

کلیسای باکل که به کلیسای توکالی نیز شهرت دارد، در ۵۰ متری پارک ملی گورمه قرار دارد و با بلیط پارک ملی می‌توانید از آن دیدن کنید. این کلیسا از چهار اتاق اصلی و یک آرامگاه تشکیل شده است. قدمت ساخت کلیسا به سال‌های ۹۰۰ میلادی (قرن ۱۰) بازمی‌گردد. کلیسای باکل با نقاشی‌های برجسته‌ مذهبی و هنری از دوره‌های مختلف تزیین شده است.

باکل یکی از محبوب‌ترین کلیساها در زمان گذشته بوده است و امروزه به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین کلیساهای پارک ملی گورمه شناخته می‌شود. این کلیسا به‌عنوان آرامگاهی ساده و خانه‌ای کوچک برای یک راهب تاسیس شد. اتاقی کوچکی که در سمت چپ ورودی کلیسای باکل قرار دارد، روزگاری آرامگاه اصلی این مجموعه بوده است. این فضا مبلمانی شبیه به نیمکت، تخت و قفسه‌هایی حفرشده درون دیوار دارد و فاقد هرگونه تزییناتی همچون نقاشی است. 

منبع عکس‌ها: expedia، عکاس‌: نامشخص

به گفته برخی محققان، آرامگاه اصلی از مهم‌ترین دلایل شکل‌گیری کلیسای قدیمی و جدید باکل است. کلیسای قدیم به‌طور کامل از پنجره کوچک این اتاق دیده می‌شود و این طور به نظر می‌رسد که عامدانه در این زاویه نسبت به آرامگاه ساخته شده است. علاوه بر این پنجره راهب گوشه‌نشین، نمایی مستقیم به نماد مریم مقدس در سمت چپ محراب اصلی کلیسای جدید باکل دارد. 

کلیسای قدیم باکل در سال ۹۱۵ بعد از میلاد در کنار آرامگاه اولیه ساخته و سقف آن به‌شکل سنتی و در فرم طاق آهنگ یا طاق گهواره (barrel vault) طراحی شده است. در هر طرف این طاق سه نوار حاوی نقاشی وجود دارد که به‌ترتیب زمانی و در جهت عقربه‌های ساعت، تولد حضرت عیسی، دوران خدمت و مرگ او را به تصویر می‌کشند. در هر نوار پنج صحنه روایت می‌شود که پس‌زمینه آن‌ها سبز چمنی یا آبی آسمانی است. بیشتر این نقاشی‌ها از کتاب‌های عهد جدید و برخی از انجیل یعقوب الهام گرفته شده‌‌اند. 

کلیسای بزرگ و جدید باکل در سال ۹۶۰ پس از میلاد طراحی و نقاشی شده است. این کلیسا نیز اهمیت بسیاری دارد؛ چراکه ساخت آن نیازمند تخریب محراب مقدس کلیسای قدیمی بوده است. در ساخت این بنا از رنگدانه‌های گران‌‌قیمت آبی و طلای واقعی استفاده کردند و فضای بسیاری را به آن اختصاص دادند. طراحی و نقاشی‌های پیچیده مذهبی فضای داخلی کلیسای جدید باکل توسط استاد ماهری از قسطنطنیه و با استفاده از مواد گران‌قیمت انجام شده است. 

کلیسای سنت باربارا (The Chapel Of Saint Barbara)

کلیسای سنت باربارا که قدمت آن به نیمه دوم قرن یازدهم می‌رسد، دارای پلانی صلیبی‌شکل و دارای دو ستون است. بازوهای شمالی، جنوبی و غربی این صلیب دارای فرم طاق‌داری هستند و بازوی شرقی و بخش مرکزی آن شکلی گنبدی دارند. محراب اصلی این کلیسا در مرکز قرار دارد؛ اما دو محراب دیگر نیز در فضاهای جانبی دارد. نقش‌ونگارهای کلیسای سنت باربارا با رنگی قرمز و مستقیم روی سنگ کشیده شده است. دیوارها و گنبد‌ها نیز دارای نقش‌های هندسی، حیوانات اساطیری و نماد‌های نظامی هستند. می‌توانید با بلیط موزه فضای باز گورمه از این کلیسا نیز دیدن کنید. 

نقاشی های قرمز رنگ در کلیسای سنت باربارا کاپادوکیا؛ منبع عکس: وب سایت cappadociahistory، عکاس: نامشخص

منبع عکس: cappadociahistory، عکاس: نامشخص

کلیسای کارانلیک (Dark Church)

کلیسای صخره‌ای کارانلیک (تیره) که به کلیسای دارک نیز شهرت دارد، بخشی از موزه فضای باز گورمه محسوب می‌شود. این کلیسا به اواسط قرن یازدهم میلادی تعلق دارد و با نقاشی‌هایی درخشان یکی از زیباترین غار-کلیساهای کاپادوکیا است. برای بازدید از این کلیسا باید هزینه جداگانه‌ای پرداخت کنید.

کلیسای کارانلیک، حول یک مربع طراحی شده است و با چهار ستون به ۹ بخش تقسیم می‌شود و پنج بخش داخلی آن، صلیبی را شکل می‌دهند. این کلیسا دارای چهار ستون، پنچ گنبد و سه محراب است و به‌همراه دو کلیسای سیب (Apple Church) و کلیسای چاریکلی (Sandal Church؛ کلیسای صندل) که به جهت معماری شبیه هستند، به سه کلیسای ستونی (Column Churches) شهرت دارند. 

کلیسای کارانلیک، منبع: dailysabah، عکاس: نامشخص

منبع عکس: dailysabah، عکاس: نامشخص

دری در سمت چپی ورودی کلیسای کارانلیک وجود دارد که به اتاق غذاخوری باز می‌شود. در این اتاق میزی چوبی به طول ۱۵ متر با نیمکت‌هایی سنگ‌تراشی‌شده وجود دارد. در سمت راست این اتاق نیز راه‌پله‌ای وجود دارد که شما را به‌سمت انباری هدایت می‌کند. در کف این قسمت حفره‌هایی تعبیه شده است که برای نگهداری کوزه‌ها مورد استفاده قرار می‌‌گرفتند. ایوان کلیسای کارانلیک در گوشه‌ سمت چپ قرار گرفته است تا با حفظ ارتباط حیاط با تالار غذاخوری بتوان تنها پنجره کلیسا را نیز ایجاد کرد. اتاق تدفین اصلی درست روبه‌روی در ورودی قرار گرفته است و تنها دو قبر در آن وجود دارد. 

روی دیوارهای این کلیسا می‌توانید نقاشی‌هایی از دیسیس (Deesis؛ نقاشی نمادین از حضرت مسیح)، بشارت (Annunciation)، سفر به بیت‌اللحم، ولادت، غسل تعمید، ورود به اورشلیم، شام آخر، خیانت یهودا، تصلیب حضرت مسیح و رستاخیز (Anastasis) را ببینید. 

کلیسای سنت جان باپتیست نوشهیر (St. John the Baptist Chapel)

غار کلیسای سنت جان باپتیست یکی از قدیمی‌ترین، بزرگ‌ترین و معتبرترین کلیساهای کاپادوکیه است که در روستای باستانی چاووشین قرار دارد. قدمت این کلیسا به اوایل دهه ۵۰۰ میلادی بازمی‌گردد؛ زمانی که کلیساها در امپراتوری بیزانس گسترش پیدا کردند. با توجه به کتیبه‌ موجود در جلوی درب ورودی، این کلیسا به جان باپتیست تقدیم شده است. 

کلیسای سنت جان باپتیست نمونه خوبی از معماری دوران اولیه ظهور مسیحیت در کاپادوکیا محسوب می‌شود. بخش‌هایی از کلیسا از جمله اتاق ورودی فرو ریخته‌اند؛ اما تصاویر قدیمی آن، ایوانی با ستون‌های بزرگ در غرب کلیسای سنت جان باپتیست را نشان می‌دهد که امروزه از این فضا تنها کف و گورهایی تدفینی باقی مانده است. اتاق جنوبی این بنا که از الگوی هندسی دقیقی پیروی می‌کند، همچنان پابرجا است. 

کلیسای سنت جان باپتیست نوشهیر در کاپادوکیا، منبع: ویکی پدیا، عکاس: Tiberio Frascari

منبع عکس: ویکی پدیا، عکاس: Tiberio Frascar

تزیینات به کار رفته در فضای کلیسای سنت جان باپتیست، نقش‌برجسته‌هایی حکاکی‌شده روی سنگ هستند که در مرکز همه طرح‌ها، گلی دیده می‌شود. در مرکز این کلیسا، با حکاکی روی صخره‌های اطراف، صلیب بزرگ مالتی (Maltese cross) ایجاد شده است. این کلیسا شبستانی باسیلیکایی‌شکل دارد که تالاری مستطیلی شکل با راهروهای کوچک جانبی است. کلیساهای باسیلیکا معمولا سقف‌های قوسی بلندی در بخش شبستان داشتند؛ اما سقف سنت جان باپتیست، کوتاه و مسطح است.

عرض کلیسای سنت جان که با دیوارهای بلندی محصور شده‌، بیش از ۲۰ متر است. در دیوارهای جانبی پنجره‌‌های بلندی وجود ندارد؛ اما در نظر گرفتن عرض بیشتر برای باقی پنجره‌ها به روشنایی فضا کمک می‌کند. محراب نعل اسبی‌‌ شکل این کلیسا با طول ۶ و عرض پنج متر یکی از بزرگ‌ترین محراب‌های موجود در کاپادوکیا است. پشت محراب، نیمکتی به نام سینترونون (synthronon) قرار دارد که محل نشستن روحانیون یا اسقف اعظم در مراسم‌ها بوده است و صندلی «کاتدرا» (cathedra) نیز در مرکز قرار دارد. بالای این صندلی درون یک دایره، صلیبی بزرگ حکاکی شده است. 

در کف محراب کلیسای جان باپتیست حفره‌ای صلیبی شکل وجود دارد که برای نگهداری اشیای مقدس مورد استفاده قرار می‌گرفته است. قربانگاهی چوبی (Altar) نیز بر فراز آن قرار دارد و این طور به نظر می‌رسد که مردم برای لمس و به‌دست آوردن برکتی معنوی به آنجا می‌رفتند. این حفره ممکن است محل دفن استخوان‌های افسانه‌‌ای جان باپتیست یا «سنت هیرون» (St. Hieron) باشد. آثاری از نقاشی‌هایی از بشارت، میلاد مسیح، تصلیب، رستاخیز و عروج مسیح بر دیوارهای کلیسا دیده می‌شود.

دره پاشاباغ (Pasabag Valley)

دره پاشاباغ موزه‌ای از صخره‌های منحصربه‌‌‌فرد است. این دره کوچک در میانه راه و در جاده انحرافی قرار دارد که شما را به «زلوه» (Zelve) می‌رساند. برخی از معروف‌ترین دودکش‌های کاپادوکیه را می‌توانید در این دره ببینید.

دودکش‌های پری (Fairy Chimneys) یکی از منحصربه‌‌فردترین مناظر دره پاشاباغ محسوب می‌شوند؛‌ ستون‌هایی سنگی به‌شکل دودکش‌ که برخلاف اسم‌شان به‌دست جن‌ و پری ساخته نشده‌اند و حاصل همکاری مشترک میان طبیعت و انسان هستند. قسمت‌های فوقانی این ستون‌های سنگی که بر اثر فرسایش خاکستر آتشفشانی فرم گرفته‌اند، لایه‌ای از سنگ بازالت دارند. 

سنگ بازالت در بخش‌های بالایی ستون‌ها کندتر فرسایش می‌یابد و منجر به ایجاد کلاه قارچی‌شکلی روی آن‌‌ها می‌شود. این کلاه قارچی، خود را از فرسایش بیشتر محافظت می‌کند. در زمین‌شناسی به سنگ‌هایی با این فرم «هودو» گفته می‌شود؛ البته با نام‌های دودکش‌های پری، سنگ‌های چادری یا اهرام زمینی نیز شناخته می‌شوند. 

دره پاشاباغ کاپادوکیا، منبع: turkeytourorganizerعکاس: نامشخص ؛

منبع: turkeytourorganizer، عکاس: نامشخص

دره پاشاباغ روزگاری محل سکونت برخی از راهبان بوده است و به «دره کاهنان» (Valley of the Priests) شهرت دارد. می‌توانید از داخل دودکش‌های پری به محل زندگی آن‌ها برسید؛ جایی که با صلیب‌هایی یونانی تزیین شده است. اگر پله‌های چوبی موجود را دنبال کنید، به کلیسایی خواهید رسید که در آن سه نقاشی نمادین در گذر سال‌ها حفظ شده‌اند. نقاشی که در وسط قرار دارد، تصویری از مریم باکره نشان می‌دهند که نوزاد خود عیسی را در آغوش دارد. 

اطراف دره پاشاباغ با حصاری مشخص شده است و شما برای ورود به آن باید وارد مجتمع توریستی بزرگ با کافه‌ها و غرفه‌های سوغاتی شوید و پس از تهیه بلیط از این موزه طبیعی دیدن کنید. یکی از جذاب‌ترین تفریحات در این منطقه بالون‌سواری و تماشای دودکش‌ها و مناظر طبیعی است.

دره ایهلارا (Ihlara Valley)

دره ایهلارا یکی از جاذبه‌های طبیعی منحصربه‌فرد کاپادوکیه است؛ دره‌ای به طول تقریبی ۱۵ کیلومتر که عمق آن در بیشتر نقاط به ۱۰۰ متر می‌رسد. رودخانه زیبای ملندیز (Melendiz) در این دره جریان دارد و از میان سنگ‌های آتشفشانی آن می‌گذرد. دره ایهلارا در نزدیکی شهر آق‌سرای است؛ اما هنوز بخشی از جنوب منطقه کاپادوکیا محسوب می‌شود. 

وجود رودخانه ملندیز، پوشش گیاهی سرسبز، آبشارها، کلیساهای تاریخی و صخره‌هایی سربه‌فلک کشیده، این دره را به یکی از مقاصد مهم گردشگری برای علاقه‌مندان به پیاده‌روی و طبیعت‌گردی بدل کرده است. مورخان سکونتگاه‌های متعددی را در این دره کشف کردند و بر این باورند که این دره در طی قرن‌ها، محل زندگی گروه بزرگی از مردم بوده است. 

دره ایهلارا در کاپادوکیا، منبع: artofwayfaring، عکاس: نامشخص

منبع عکس:  artofwayfaring، عکاس: نامشخص

ورودی‌های متعددی برای دره ایهلارا وجود دارند. ورودی میانی دره که در دو کیلومتری شمال روستایی به همین نام واقع شده است، با مسیری با بیش از ۳۰۰ پله شما را به درون دره هدایت می‌کند. اکثر تورهای گردشگری با تمرکز بر بخش میانی دره ایهلارا برنامه‌ریزی می‌شوند که تراکم کلیسا‌ها بیشتر است؛ اما می‌توانید زمان بیشتری را به پیاده‌‌روی در این دره اختصاص دهید و پیاده‌روی خود را از ورودی منطقه «سلیمه» (Selime) آغاز کنید و به‌سمت منطقه مسکونی «بلیسیرما» (Belisirma) بروید. یکی از ویژگی‌های این مسیر منظره‌های صخره‌ای زیبا و منحصربه‌فرد آن است. از بلیسیرما تا پلکان و امکانات توریستی دره ایهلارا بیشترین کلیساها واقع شده‌اند که تعدادی از آن‌ها در معرض بازدید قرار دارند. در روستای ایهلارا نیز می‌توانید از کلیساهای کمتر شناخته‌شده دیدن کنید. 

«کلیسای کوکار» (Kokar Church) با نقاشی‌های دیواری از شام آخر و مریم باکره و «کلیسای تراس» (Terrace Church) که در ارتفاع ۲۵ متری از سطح رودخانه قرار دارد، از جمله معروف‌ترین کلیساهای موجود در دره ایهلارا هستند. علاوه بر این‌ موارد کلیساهایی دیگر نیز با رنگ‌های قرمز، زرد و سبز و معماری منحصربه‌فرد بیزانسی، گردشگران را شگفت‌زده می‌کنند. از میان آن‌ها می‌توان به کلیسای «آغاچ‌آلتی» (Agacalti؛ کلیسای زیر درخت)، کلیسای سنبل (Sumbullu) و کلیسای «ییلانلی» (Yilanli؛ مار) اشاره کرد.  

دره کبوتر (Pigeon Valley)

دره «گوورجینلیک» (Guvercinlik) یا دره کبوتر نام خود را از کبوترخانه‌های ساخته شده توسط انسان گرفته است که در میان توف‌های نرم آتشفشانی کنده‌کاری شده‌اند. از زمان‌های گذشته کبوتر در منطقه کاپادوکیا برای غذا و کود مورد استفاده قرار می‌گرفت. امروز کبوترها، نقش سابق خود را در این منطقه بازی نمی‌کنند؛ اما خانه‌های صخره‌ای آن‌ها توسط مردم حفظ شده‌اند و می‌توان آن‌ها را در بالای ستون‌های صخره‌ای، داخل غار-خانه‌ها و کلیساهای حفرشده در سراسر منطقه دید. در این دره تعداد کبوترخانه‌هایی که در میان خانه‌های متروک قرار دارند، نسبت به باقی نقاط کاپادوکیا بیشتر است. 

دره کبوتر، منبع: journeyera، عکاس: نامشخص

منبع عکس: journeyera، عکاس: نامشخص

دره کبوتر در میان دو روستای گورمه و اوچ‌حیصار قرار دارد و شما می‌توانید برای بازدید از آن در یکی از این دو روستا اقامت کنید. این دره یکی از بهترین مقاصد گردشگری کاپادوکیه برای پیاده‌روی یا بالون‌سواری است. منظره دره کبوتر از فراز آسمان بسیار باشکوه و دیدنی است. علاوه بر این می‌توانید دره کبوتر را با جیپ سافاری یا سوار بر اسب طی کنید. 

شهر زیرزمینی کایماکلی (Kaymakli Underground City)

کاپادوکیا در مسیر تاریخی جاده ابریشم قرار داشت؛ مسیری تجاری که از چین به ترکیه می‌رسید. به همین جهت تمدن‌های مختلفی بر این قلمرو ادعای مالکیت می‌کردند. هیتی‌ها که نخستین ساکنان کاپادوکیا بودند، برای مصونیت از جنگ‌ها، شروع به حفاری و ایجاد شهرهای زیرزمینی کردند. 

ساکنان روستای کایماکلی که با نام باستانی «انیگوپ» (Enegup) نیز شناخته می‌شود، خانه‌های خود را در نزدیکی تونل‌ها و شهر زیرزمینی ساخته‌اند. امروز نیز مردم این روستا از میان این تونل‌ها عبور می‌کنند و از بخش‌هایی از شهر زیرزمینی به‌عنوان سرداب، انبار یا اصطبل استفاده می‌کنند. شهر زیرزمینی کایماکلی معابری کم‌ارتفاع و شیب‌دار دارد. این شهر دارای هشت طبقه است که در حال حاضر چهار طبقه آن از دل خاک بیرون آمده‌اند و دارای تهویه شفت (گذرگاه‌هایی عمودی برای تهویه سازه‌های زیرزمینی) هستند. 

شهر زیرزمینی کایماکلی، منبع: cappadociaadventures، عکاس: نامشخص

منبع عکس: cappadociaadventures، عکاس: نامشخص

در طبقه اول شهر زیرزمینی کایماکلی اصطبل‌ها قرار دارند. طبقه دوم این شهر به کلیسا اختصاص داده شده است که محراب و شبستانی در مرکز و سکوهای نشیمن در دو طرف آن قرار دارد. مهم‌ترین بخش شهر کایماکلی طبقه سوم است که به آشپزخانه و انبارهای ذخیره مواد غذایی اختصاص دارد. در این بخش بلوکی از جنس آندزیت (Andesite) کشف شده است که روی آن ۵۷ حفره وجود دارد. در گذشته این بلوک و حفره‌های آن برای فرایند سنگ‌شکنی مورد استفاده قرار می‌گرفت. طبقه چهارم نیز مختص فضاهایی برای نگهداری کوزه‌های سفالی است.

شهر زیرزمینی کایماکلی برای بازدید افتتاح شده است؛ اما صرفا امکان بازدید از چهار طبقه آن وجود دارد. بی‌شک این شهر یکی از بزرگ‌ترین سکونتگاه‌های زیرزمینی منطقه است و از تعداد انبارهای آن می‌توان حدس زد که جمعیت زیادی در آن سکونت داشتند. 

شهر زیرزمینی درینکویو (Derinkuyu Underground City)

یکی از شهر‌های زیرزمینی کاپادوکیا، «درینکویو» (Derinkuyu)، مجموعه‌ای زیرزمینی است که ۱۸ سطح تونل را در بر می‌گیرد و تا عمق ۸۵ متری زمین حفاری شده است. بر طبق پژوهش‌های انجام‌شده، هیتی‌ها تنها طبقات ابتدایی آن را به جهت مخفی‌ماندن از فریگی‌ها احداث کردند؛ اما چندان موفق نبودند. فریگی‌ها بعد از تصرف شهر به حفاری ادامه دادند و بخش‌های وسیع‌تری از شهر درینکویو زیرزمینی که امروزه شهرت دارند، به آن‌ها نسبت داده می‌شوند. 

شهر زیرزمینی درینکویو، منبع: ویکی پدیا، عکاس:Nevit Dilmen

منبع عکس: ویکی پدیا، عکاس:Nevit Dilmen

تمدن‌های زیرزمینی کاپادوکیا در دوره بیزانس (در سال ۳۳۰ بعد از میلاد مسیح) بیشتر از هر زمان دیگری مورد استفاده قرار می‌گرفتند. در این برهه زمانی، امپراتوری روم روزبه‌روز گسترش می‌یافت و محدودیت‌های بیشتری را بر پیروان دین جدید مسیحی اعمال می‌کرد. در قرن هفتم تمدن‌های اسلامی نیز به مسیحیان بیزانس هجوم می‌بردند و همه این موارد زمینه را برای استفاده هرچه بیشتر از شهرهای زیرزمینی برای مخفی‌ماندن فراهم می‌کرد. 

به گفته بسیاری از مورخان در روزهای پررونق شهر زیرزمینی درینکویو، ۲۰,۰۰۰ نفر در آن سکونت داشتند. طبقه بالای این شهر به‌دلیل نزدیکی به سطح زمین، برای نگهداری از حیوانات و ذخیره غلات مورد استفاده قرار می‌گرفت تا گازها و بوهای تولید شده توسط دام‌ها راحت‌تر خارج شود. طبقه‌های پایین شامل اتاق خواب، آشپزخانه و اتاق نشیمن بودند و باقی طبقات به انبارهای مواد غذایی، چاه‌های آب و اتاق‌های دفن اختصاص داشتند. این اتاق‌ها و تونل‌های پرپیچ‌وخم در زمان حمله مهاجم‌ها با تخته سنگ‌های بزرگی مسدود می‌شدند. 

شهر زیرزمینی اوزکوناک (Ozkonak Underground City)

شهر زیرزمینی اوزکوناک در سال ۱۹۷۲ میلادی توسط کشاورزی محلی به نام «لطیف آکار» کشف شد. او در جست‌وجوی نقطه‌ای بود که بخشی از آب آبیاری محصول او در آن ناپدید می‌شد. آکار در طی این جست‌وجو به اتاقی زیرزمینی رسید که پژوهشگران از طریق آن با حفاری بیشتر به شهری زیرزمینی دست یافتند.

شهر زیرزمینی اوزکوناک همچون سایر شهرهای زیرزمینی کاپادوکیا دارای چاه آب، سیستم تهویه و درهای سنگی متحرک است. یکی از بزرگ‌ترین درهای سنگی کاپادوکیا به ارتفاع دو متر در اوزکوناک قرار دارد. حفره‌هایی نیز در کف و نزدیکی خروجی تعبیه شدند که محل نگهداری مواد غذایی بودند. 

شهر زیرزمینی اوزکوناک در کاپادوکیا، منبع :madeinturkeytours، عکاس: نامشخص

منبع عکس:madeinturkeytours ، عکاس: نامشخص

در شهر باستانی اوزکوناک برخلاف دیگر شهرهای زیرزمینی منطقه، بالای تونل‌های ارتباطی، حفره‌هایی به عرض حدود پنج سانتی‌متر وجود دارند که به‌عنوان سیستم دفاعی و برای ریختن ماسه یا روغن داغ روی دشمنان مورد استفاده قرار می‌گرفتند. از ورودی موزه تا خروجی آن مسافتی در حدود ۱۰ کیلومتر است. پایین‌ترین قسمت‌های شهر تونل‌هایی دارد که در لحظه تنها یک نفر می‌تواند از آن‌ها عبور کند. 

این احتمال وجود دارد که شهر زیرزمینی اوزکوناک همچون برخی استحکامات دیگر توسط مردم بیزانس در دوره حمله اعراب احداث شده باشد؛ اما هیچ تاریخ دقیقی وجود ندارد و ممکن است این شهر قرن‌ها پیش شکل گرفته و توسط نسل‌های متوالی توسعه یافته باشد. شهر باستانی اوزکوناک درمجموع ۱۰ طبقه به عمق ۴۰ متر دارد که تنها بازدید از چهار طبقه آن برای عموم امکان‌پذیر است. 

قلعه اوچ حیصار (Uchisar Castle)

قلعه اوچ‌حیصار مکان باستانی باشکوهی است که بالاترین نقطه کاپادوکیا قرار دارد. این بنا با معماری منحصربه‌فرد در طول قرن‌ها و با وجود تمام ناملایمات پابرجا باقی مانده است. روی دیوارهای سنگی قلعه اوچ‌حیصار می‌توانید حکاکی‌هایی با جزییات پیچیده را به تماشا بنشینید. برج‌های دیده‌بانی این بنا به‌گونه‌ای طراحی شده که مناظری خیره‌کننده پیش‌روی شما قرار می‌دهند و فرصت خوبی برای علاقه‌مندان به عکاسی و شکار لحظاتی ناب است.  

قلعه اوچ حیصار در کاپادوکیا، منبع: hotairballooningsincappadocia، عکاس: نامشخص

منبع عکس: hotairballooningsincappadocia ، عکاس: نامشخص

قلعه اوچ‌حیصار توسط مهاجران بیزانسی در قرن چهارم پس از میلاد ساخته شده است و ۶۰ متر ارتفاع و ۹,۰۰۰ متر‌ مربع مساحت دارد. تاریخچه اوچ‌حیصار به سال‌ها پیش از شروع ساخت آن بازمی‌‌گردد. نخستین بار مورخی رومی به نام آمیانوس مارسلینوس (Ammianus Marcellinus) در سال ۴۰۰ پس از میلاد از ارگی سلطنتی در اوچ‌حیصار بر فراز قله کوه یاد می‌کند. در قرن‌های بعدی نیروهای عثمانی از آن به‌عنوان ساختاری دفاعی در برابر حمله نیروهای رقیب همچون «تیمور لنگ» استفاده می‌کنند. 

بسیاری از اطلاعات موجود درباره قلعه اوچ‌حیصار، همچون برج‌ها و دیوارهایی که در گذر زمان به آن اضافه شده‌، در دوره عثمانی ثبت شده‌اند. این قلعه در میان سنگ‌های آتشفشانی حفرشده، ساختاری مشابه هزارتو (Maze) دارد و متشکل از چندین لایه دیوار و برج است. در قلعه اوچ‌حیصار چندین تونل زیرزمینی برای ذخیره سلاح و تدارکات وجود دارد که در زمان محاصره مورد استفاده قرار می‌گرفتند. 

موزه فضای باز زلوه (Zelve Open Air Museum)

متاسفانه سند تاریخی دقیقی برای تعیین قدمت شهر باستانی زلوه وجود ندارد و پژوهشگران تنها بر اساس سبک معماری قدمت آن را تخمین زده‌اند. بر اساس برخی اسناد زلوه سکونتگاهی بیزانسی بوده است؛ چراکه قدیمی‌ترین کلیساهای موجود در آن به قرن پنجم تعلق دارند. کاپادوکیا تنها چند کلیسای قرن ششمی دارد که نیمی از آن‌ها در زلوه متمرکز شده‌اند. پژوهشگران زلوه را روستای کوچک تروگلودیتی (troglodyte) در دوران یونان و روم می‌دانند؛ این مکان یکی از سکونتگاه‌ها و مراکز مذهبی مردم مسیحی در قرن نهم و سیزدهم بوده و بر اساس شواهد و اسناد باستان‌شناسی نخستین گردهمایی‌های مذهبی مسیحیان در زلوه رخ داده است. 

موزه فضای باز زلوه در کاپادوکیا، منبع: uchisarcappadocia ، عکاس: نامشخص

منبع عکس: uchisarcappadocia، عکاس: نامشخص

تعیین ماهیت جامعه بیزانسی ساکن در روستای باستانی زلوه دشوار است؛ چراکه بسیاری از اتاق‌های صخره‌ای آن در طول زمان تغییر کاربری داده‌اند؛ اما بر اساس شواهد، این روستا فاقد هرگونه اقامتگاه حیاط‌دار یا خانه‌هایی با سالن‌های بزرگ است؛ بنابراین هیچ نشانه‌ای از سکونت طبقه اجتماعی نخبه در آن وجود ندارد. در زلوه هیچ حجره‌ای که نشان‌دهنده سکونت راهبان باشد، ساخته نشده است. بیشتر اتاق‌ها بدون در نظر گرفتن عناصر معماری حفر شده‌اند و بسیار ساده و کاربردی هستند. کبوترخانه‌ها و انبارها نیز بیانگر زیست ساده کشاورزی است. نشانه‌هایی وجود دارد که مردم در گذشته برای امرار معاش، مزارع واقع در ورودی دره را نیز کشت می‌کردند. 

پس از دوران بیزانس و در دوره استقرار امپراتوری عثمانی، فضاهای کنده‌کاری شده زلوه گسترش می‌يابد. آن‌ها برخی کلیساها را رها و برخی دیگر را به فضاهایی برای کشاورزی بدل می‌کنند. علاوه بر این، گورستان و مسجد منحصربه‌فرد و سنگ‌تراشی‌شده‌ای از این دوران نیز در زلوه وجود دارد. 

در سال ۱۹۶۰ میلادی زلوه به‌عنوان موزه رسمی در فضای باز و سایت میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید و روایت‌هایی برای افزایش جذابیت این مکان و جذب گردشگر رواج پیدا کرد. بر اساس برخی روایت‌ها این غارها صرفا محل سکونت راهبان بوده‌اند که این موضوع با تاریخ روستای باستانی زلوه در تضاد است. 

موزه فضای باز زلوه در روستای آق تپه، منبع: uchisarcappadocia ، عکاس: نامشخص

منبع عکس: uchisarcappadocia ، عکاس،: نامشخص

موزه فضای باز زلوه در دامنه‌های شیب‌دار و شمالی روستای آق‌تپه (تپه سفید) قرار دارد و شامل سه دره می‌شود که دودکش‌های پری بسیاری در آن‌ها وجود دارد. 

در دره اول موزه زلوه، سنگ‌هایی خرمن‌کوب همچون آسیاب وجود دارند که برای تهیه بلغور استفاده می‌شدند. در این آسیاب ابتدا سبوس گندم‌ها جوشانده و خشک می‌شدند و سپس برای تهیه بلغور، سبوس آن‌ها را جدا می‌کردند. این فرایند با کمک سنگ ۵۰۰ کیلوگرمی اتفاق می‌افتاد که با مکانیزمی چرخشی در فضایی محدود حرکت می‌کرد. بلغور مورد نیاز مردم زلوه از طریق این آسیاب تامین می‌شد. در شرق دره اول نیز می‌توانید از دو کلیسای بالیکلی (Balikli) و اوزوملو (Uzumlu) بازدید کنید. 

در دره دوم سایت باستانی موزه فضای باز زلوه نیز کلیسایی به نام صلیب مقدس وجود دارد. مهم‌ترین ویژگی دره سوم موزه، صخره‌ای سنگی و گنبدی‌شکل است که مجموعه‌ای از صومعه‌ها در آن حفر شده‌اند. در دامنه‌های بلند این دره نیز کبوترخانه‌هایی دیده می‌شوند که منظره‌ای منحصربه‌‌فرد به این تپه داده‌اند. در خروجی دره سوم زلوه نیز کلیسای «دیرکلی» (Direkli) قرار گرفته است که نقاشی‌های زیبایی روی دیوار آن حک شده‌اند.

موزه گورای (Guray Museum)

ساختمان موزه سرامیک گورای با کنده‌کاری و بازسازی غارهای قدیمی در فضایی به‌وسعت ۱,۶۰۰ متر مربع ساخته شده است. در این موزه می‌توانید سرامیک و سفال‌هایی از سراسر جهان را تماشا کنید که برخی از آن‌ها به قرن‌ها قبل از میلاد مسیح تعلق دارند. موزه گورای دارای سه بخش مجزا است. در بخش اول این موزه (تالار آثار عتیقه) می‌توانید آثار باستانی، اشیایی متعلق به ۵,۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و سرامیک و سفال‌های ساخته شده در دوره سلجوقی و عثمانی را به تماشا بنشینید. 

موزه گورای در کاپادوکیا، منبع: guraymuze، عکاس: نامشخص

منبع عکس: guraymuze، عکاس: نامشخص

در بخش دوم موزه گورای (تالار آثار مدرن) می‌توانید نگاهی به آثار هنرمندان بزرگ سرامیک در دهه‌های اخیر داشته باشید. در تالار سوم (گالری هنر) نیز می‌توانید از آثار هنری همچون نقاشی، طراحی، عکاسی و مجسمه دیدن کنید. در این بخش کافه‌ای برای استراحت، کتابخانه‌ای برای مطالعه و فضایی برای موسیقی نیز در نظر گرفته شده است. 

در موزه گورای کارگاه سفال‌گری وجود دارد که سنت سفال‌گری را در طی پنج نسل حفظ کرده است و آثار این کارگاه برای فروش به بازدیدکنندگان ارائه می‌شود. علاوه بر این، کنسرت‌های معاصر و نمایشگاه‌هایی نیز به‌صورت مستمر در سایر شاخه‌های هنری در این موزه برگزار می‌شود. 

موزه تاریخ و هنر کاپادوکیه (Cappadocia Art & History Museum)

موزه تاریخ و هنر کاپادوکیا که با نام «موزه ببک» (Bebek Museum) نیز شناخته می‌شود، در فاصله پنج کیلومتری روستای اورگوپ قرار دارد. در این موزه می‌توانید از نزدیک ۳,۰۰۰ عروسک را بازدید کنید که همه آن‌ها دست‌ساز هستند.

موزه تاریخ و هنر کاپادوکیا، منبع:tripadvisor، عکاس: Berrivan

منبع عکس: tripadvisor، عکاس: Berrivan

در موزه تاریخ و هنر کاپادوکیا، شما به دوران باستان سفر خواهید کرد و با هر عروسک سفری طولانی در فرهنگ و تاریخ خواهید داشت. عروسک‌های موجود در این موزه با طراحی لباس و تزییناتی متناسب با موضوع، جان می‌گیرند و داستان‌هایی عامیانه از آناتولی را بیان می‌کنند. سازنده این عروسک‌ها، «رادیه گل» (Radiye Gul) به شاخه‌های مختلف صنایع دستی همچون حکاکی روی چوب، گلدوزی، سوزن‌دوزی، مرمرسازی، نمد، مینیاتور و تذهیب تسلط دارد و تمامی لباس‌ها، دکور و لوازم مورد نیاز برای ساخت این عروسک‌ها را فراهم می‌کند. 

در فضای موزه تاریخ و هنر کاپادوکیا عمارتی ۱۷۰ ساله وجود دارد که به‌عنوان بوتیک هتل فعالیت می‌کند. علاوه بر آن کافه‌ای نیز برای رفاه حال بازدیدکنندگان وجود دارد. 

معبد گوموشلر (Gumusler Monastery)

برخی از جذاب‌ترین نقاشی‌های دیواری در کاپادوکیا را می‌توانید در صومعه اسکی گوموشلر ببینید، صومعه‌ای که کمٰتر بازدید می‌شود و در سال ۱۹۶۳ میلادی کشف شد. این صومعه به اسکی گوموشلر (Eski Gumusler Monastery) نیز شهرت دارد. نقاشی‌های رنگارنگ بیزانسی بر دیوارهای کلیسای اصلی گوموشلر، به قرن‌های هفت و ۱۱ میلادی تعلق دارند. یکی از نقاشی‌های جالب‌توجه موجود در این مجموعه نقاشی مریم باکره و نوزاد است که در سمت چپ محراب قرار دارد و مریم را به‌گونه‌ای ترسیم کرده است که گویی لبخند مونالیزا را تداعی می‌کند. به گفته برخی از پژوهشگران این تنها مریم باکره خندان است. 

معبد اسکی گوموشلر در کاپادوکیا، منبع: ویکی پدیا، عکاس: Dosseman

منبع عکس: ویکی‌پدیا، عکاس: Dosseman

اگرچه نقاشی‌های دیواری صومعه گوموشلر از مهم‌ترین بخش‌های این مجموعه محسوب می‌شود؛ اما پرسه‌زدن در میان اتاق‌های آن نیز سرگرم‌کننده است. برای ورود به صومعه گوموشلر باید از گذرگاه صخره‌ای عبور کنید و بعد از گذر از حیاطی بزرگ با مخازن روغن، سردابه‌ها، آشپزخانه و خانه‌های حفاری‌شده در میان صخره‌ها دریچه‌ای روی زمین خواهید دید. این دریچه کانالی به عمق ۹ متر است که شما را به اتاق‌های زیرزمینی هدایت می‌کند. 

بهترین زمان سفر به کاپادوکیا

منطقه کاپادوکیا در محیطی خشک و بیابانی قرار دارد که در تابستان‌ هوایی گرم و در زمستان هوایی سرد بر آن حاکم است. به‌طور کلی بهترین زمان سفر برای کاپادوکیا در فصل بهار از ماه‌های آوریل تا ژوئن و فصل پاییز از ماه سپتامبر تا نوامبر است که هوایی مطبوع جریان دارد. در این ماه‌ها هوا خنک‌تر است و گردشگران کمتری نسبت به تابستان به کاپادوکیا سفر می‌کنند. 

در فصل‌های بهار و پاییز فعالیت‌هایی همچون پیاده‌روی و بالون‌سواری ایدئال است؛ چراکه با بارش باران و برف یا وزش باد، سفر با بالون لغو می‌شود. در طول تابستان نیز به خاطر حضور بیشتر گردشگران بین ۸۰ تا ۳۰۰ بالون در پرواز هستند. 

خانه های دستکند کاپادوکیا، منبع: tours.mundojoven، عکاس: نامشخص

منبع عکس: tours.mundojoven، عکاس: نامشخص

کاپادوکیا در زمستان به‌ویژه در ماه‌های ژانویه و فوریه سرد خواهد بود و احتمال بارش برف وجود دارد. دمای هوا در برخی ساعت‌های روز به منفی پنج درجه سانتی‌گراد می‌رسد. در چنین شرایطی سفر با بالون لغو خواهد شد. گورمه در چنین شرایط آب‌وهوایی بهترین مکان برای اقامت خواهد بود؛ چراکه دسترسی و رفت‌وآمد به بسیاری از نقاط گردشگری از این منطقه ساده‌تر است. در این ماه‌ها بسیاری از فعالیت‌ها در کاپادوکیا در دسترس نخواهد بود. در ماه مارس دمای هوا در روز بالاتر است؛ اما همچنان به‌دلیل وزش باد احتمال لغو فعالیت‌هایی همچون بالون‌سواری وجود دارد. 

در ماه آوریل هوا رو به گرم‌شدن می‌رود؛ اما احتمال بارش باران وجود دارد. با وجود این شرایط، آوریل ماه محبوبی برای بازدید از این منطقه است و برای کوهنوردی نیز هوای دل‌پذیرتری حاکم می‌شود. 

در ماه‌‌های مه و ژوئن زمستان به پایان رسیده است و دمای هوا در روز و شب افزایش می‌یابد. هوای نسبتا گرم و مطبوع، این دو ماه را به بهترین ماه‌ های میلادی برای سفر به کاپادوکیا بدل کرده است. در مه و ژوئن صبح‌ها آسمانی آبی در پیش روی شما وجود دارد و فرصت خوبی برای عکاسی و بالون‌سواری است. 

موتورهای چهارچرخ در کاپادوکیا، منبع: dailycappadociatour ، عکاس: نامشخص

منبع عکس: dailycappadociatour، عکاس: نامشخص

آیا در سفر به ترکیه از شهر باستانی کاپادوکیا دیدن کرده‌اید؟ اگر بخواهید از میان جاذبه‌های طبیعی یا تاریخی این شهر یکی را انتخاب کنید، انتخاب شما کدام است؟ اگر به کاپادوکیا سفر کردید، در صورت تمایل تجربه خود را با ما و مخاطبان کجارو به اشتراک بگذارید. 

بالن‌سواری در کاپادوکیا؛ منبع عکس کاور: snapshot.canon-asia.com؛ عکاس: نامشخص 

پرسش‌های متداول

جاهای دیدنی کاپادوکیا  کدامند؟

جاهای دیدنی کاپادوکیا عبارت‌اند از پارک ملی گورمه، کلیسای باکل، کلیسای سنت باربارا، کلیسای سنت کارانلیک، دره پاشاباغ، کلیسای سنت جان بابپتیست نوشهیر، دره ایهلارا، دره کبوتر، شهر زیرزمینی کایماکلی، شهر زیرزمینی درینکویو، شهر زیرزمینی اوزکوناک،‌ قلعه اوچ حیصار، موزه فضای باز زلوه، موزه گورای و موزه تاریخ و هنر کاپادوکیه

بهترین زمان سفر به کاپادوکیه چه زمانی است؟

بهترین زمان سفر به کاپادوکیه در فصل بهار از ماه‌های آوریل تا ژوئن و فصل پاییز از ماه سپتامبر تا نوامبر است که هوایی مطبوع جریان دارد.

[ad_2]

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا